بهترین سایت دانلود فیلم و سریال خارجی بدون سانسور

سریال «دکستر» روایتگر فردی به همین نام است که در اداره پلیس شهر میامی به عنوان متخصص خون‌شناسی فعالیت می‌کند. او صحنه‌های جرم و نحوه‌ی به قتل رسیدن افراد را مورد بررسی قرار می‌دهد و از این راه به پلیس و تیم پزشکی آن‌ها کمک می‌کند. اما «دکستر مورگان» یک مشکل جدی با «خون» دارد. او در کودکی طی حادثه‌ای دچار یک بیماری روانی خاص می‌شود و «هری مورگان» پدر خوانده او که خود یک افسر پلیس است از بیماری دکستر با خبر بوده و شروع به آموزش دادن او برای کنترل بیماری اش میکند. این بیماری باعث گرایش دکستر به خون و کشتن افراد شده و هری با آموزش دکستر به او یاد میدهد تا بدون اینکه لو برود افراد مجرم را به قتل برساند و هیچ مدرک جرمی از خود به جای نگذارد. با اینکار هم دکستر توسط پلیس دستگیر نمیشود هم اینکه عطش او برای کشتن فروکش میکند. این سریال روایتگر زندگی دوگانه دکستر اسک که روزها در نقش یک پلیس ساده و شب‌ها در نقش یک قاتل سریالی که فقط سراغ مجرمان می‌رود را نشان میدهد و پر از اتفاقات پر رمز و راز و هیجان است.

سریال تئوری بیگ بنگ داستان ۵ دوست را روایت می‌کند: «لئونارد هافستادر» یک دکتر فیزیک تجربی دست و پاچلفتی و «شلدون کوپر» یک نابغه فیزیک نظری به شدت وسواسی که سال‌هاست در یک آپارتمان با هم زندگی می‌کنند. لئونارد و شلدون دو دوست دیگر هم دارند که همیشه اوقات فراغت خود را در خانه‌ی آن‌ها می‌گذرانند، «راج کوتراپالی» یک دکتر اخترفیزیک هندی که نمی‌تواند با زن‌ها حرف بزند و «هاوارد والوویتز» یک مهندس یهودی هوافضا که با مادرش زندگی می‌کند. این ۴ مرد بسیار باهوش و به نوعی نخبه محسوب می‌شوند، که روابط عمومی خوبی ندارند و نمی‌توانند با دیگران علی‌الخصوص جنس مخالف ارتباط برقرار کنند. بعد از مدتی دختری زیبا، بلوند و اجتماعی به نام «پنی» که شغل پیش خدمتی دارد و عاشق بازیگریست همسایه آن‌ها می‌شود. ارتباط این ۵ دوست با هم و جامعه پیرامون اتفاقاتی کمدی و سرشار از خنده را پدید می‌آورد.

«روث وایلدر» که در رشته بازیگری موفق نشده تصمیم می‌گیرد همراه چند زن دیگر در شوی «گلو» یا همان مسابقات کشتی کج شرکت کنند. او با کارگردان این شوی کشتی یعنی «سم سیلویا» مشکل پیدا می‌کند، چون روث اعتقاد دارد کارگردان زیادی در حرکاتش بزرگنمایی می‌کند. از طرفی یکی از دوستان قدیمی او به اسم «دبی» وارد رقابت می‌شود. مشکل این دو رقیب از جایی شروع می‌شود که «روث» با همسر «دبی» وارد رابطه عاشقانه می‌شود و دبی بعد از فهمیدن این موضوع با روث دعوا می‌کند، این دعوا تبدیل به یک مبارزه تمام عیار می‌شود که سرنوشت روث در رشته ورزش کشتی کج به آن گره می‌خورد.

این سریال اسپین آفی از سریال پر طرفدار واکینگ دد است و در دنیای همان سریال اتفاق می افتد. داستان از جایی آغاز میشود که ده سال از اتفاقی که منجر به شیوع یک بیماری مرموز و نابودی دنیا شده گذشته است و حالا نوجوانانی که هیچ خاطره ای از دنیای پیش از شیوع این بیماری ندارند تصمیم میگیرند از پناهگاه امنی که برای آنها فراهم شده بیرون بروند و با دنیای خشن و بی رحم واقعی روبرو شوند.

چرنوبیل، ماجرای واقعی یکی از بزرگترین فجایع انسانی در تاریخ است و داستان شجاعت زنان و مردانی را روایت می‌کند که خود را قربانی کردند تا اروپا را از فاجعه نجات دهند. این سریال کوتاه بر روی فاجعه نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در اوکراین (شوروی) رخ داد متمرکز است و آشکار می‌سازد که چرا و چگونه این حادثه رخ داد و به پنهانکاری شوروی اشاره می‌کند. داستان از جایی شروع می‌شود که دیاتلوف و دو تن از همکارانش تصمیم می‌گیرند در نیروگاه اتمی چرنوبیل دست به یک آزمایش خطرناک بزنند و با موفقیت در آن، نظر مقامات شوروی را جلب کنند و ترفیع بگیرند. دیاتلوف با سهل‌انگاری، دستوراتی صادر می‌کند که باعث انفجار هسته‌ی نیروگاه می‌شود. مهندس شیفت نیروگاه به مافوق خود دیاتلوف خبر از وقوع انفجاری در هسته‌ی مرکزی نیروگاه می‌دهد، اما دیاتلوف که نمی‌خواهد این اتفاق را باور کند، آن را یک آتش‌سوزی ساده قلمداد می‌کند و افرادی را برای گزارش عینی از سانحه به آنجا می‌فرستد که این کار به مرگ آن متخصصان می‌انجامد. و نیروگاهی که وظیفه‌ی تأمین برق را داشت تبدیل به چند بمب اتم می‌شود و مواد رادیواکتیو تا صدها کیلومتر پراکنده می‌شوند. اما مقامات شوروی برای اینکه آبروی کشور را جلوی دیگر کشورها حفظ کنند این فاجعه را کوچک‌نمایی می‌کنند و از جامعه‌ی جهانی برای نجات جان مردم اطراف کمک نمی‌گیرد. و حالا مشکل اصلی هسته‌ی نیروگاه اتمی است که دارد در زمین پیشروی می‌کند و به آب‌های زیر زمینی اروپا می‌رسد که در ادامه دانشمندان و کارکنان چالش‌های بزرگی برای مهار آتش‌سوزی چرنوبیل و جلوگیری از ورود مواد رادیواکتیو به آب دارند که این سریال به خوبی تلاش ها و جانفشانی این افراد را برای جلوگیری از گسترش این فاجعه نشان میدهد.

این سریال اسپین آفی از سریال ویچر میباشد و 1200 سال قبل از ماجراهای آن را روایت میکند. در این سریال ما شاهد چگونگی بوحود آمدن اولین ویچر و همچنین چگونگی اتصال دنیاهای مختلف که باعث همزیستی انسان ها، الف ها و هیولاها شد هستیم.

داج مینارد به بیماری کشنده ای مبتلاست و قصد دارد قبل از این که این بیماری جانش را بگیرد، از همسر حامله اش مراقبت کند. او پیشنهادی مبتنی بر‌ شرکت در یک بازی مرگبار را قبول کرده اما به زودی متوجه می شود که او در این بازی شکارچی نیست؛ او خود شکار است.

داستان این انیمه در دنیایی روایت میشود که همه موجودات زنده انرژی ای به نام انرژی منفی را زمانی که افکار منفی دارند از خود ساطع میکنند. افراد عادی نمیتوانند این انرژی منفی را کنترل کنند که نتیجه آن تولید نفرین هایی به صورت هیولاهایی وحشتناک است که هیچ هدفی جز نابودی بشریت ندارند. در این دنیای پر از نفرین های کشنده جادوگرانی وجود دارند که توانایی کنترل این جریان انرژی منفی را در بدن خود دارند که به آنها جوجیتسو میگویند. در همچین دنیایی ما داستان پسری به نام یوجی را دنبال میکنیم که روزی بر اثر یک اتفاق بدنش درگیر یک نفرین میشود که باعث میشود او در مسیر خطرناکی برای خارج کردن این نفرین از بدنش قرار گیرد.

داستان این سریال حول محور زنی به نام لوسی میپرخد که اخیر دچار کابوس های شبانه شده که باعث میشود او راس ساعت 3:33 از خواب بیدار شود. این ساعت از شبانه روز به ساعت شیطانی معروف است و بیدار شدن لوسی در این ساعت باعث نگرانی او شده است. همچنین پسر هشت ساله لوسی دچار توهم شده و چیزهایی را میبیند که واقعیت ندارند. در همین حال پلیس متوجه یکسری قتل های زنجیره ای میشود که متوجه ارتباطی بین این قتل ها و لوسی میشود و ...

این انیمه داستان یک پزشک جراح مغز و اعضاب موفق و آینده دار به نام کنزو تنما را روایت میکند که در یک بیمارستان مشغول به کار است. زندگی او مدام رو به پیشرفت میرود و به تازگی نیز با دختر رئیس بیمارستان ثروتمند خود نامز کرده است و همه به این نتیجه رسیده اند که او بزودی رئیس بیمارستان میشود که بالاترین افتخار ممکن برای او میتواند باشد. در ظاهر همه چیز خوب پیش میرود و کنزو تنما مرتبا پیشرفت میکند اما مشکلی دز این بین وجود دارد، این بیمارستان دارای قوانین تبعیض آمیزی مثل ارجعیت دادن بیماران با جایگاه اجتماعی بالاتر برای درمان است که اگر چه تنما در ابتدا با آن کنار می آید اما بزودی وجدانش بیدار میشود و یکی از همین روزها که یک فرد عادی و یک سیاستمدار معروف که هر دو در وضعیت اسفناکی هستند به بیمارستان آورده میشوند تنزو تصمیم میگیرد تا ابتدا فرد عادی را درمان کند زیرا او کمی زودتر به بیمارستان آورده شده بود. به دلیل همین تصمیم آن سیاستمدار جان خود را از دست میدهد و همین باعث میشود تا تنما همه چیزش از جمله نامزدش را از دست بدهد. بعد از این اتفاق قتل های مرموزی در بیمارستان یکی پس از دیگری اتفاق می افتد تا جایی که اکثر دکتران و حتی رئیس بیمارستان به قتل میرسند و تنها مظنون این اتفاق کسی نیست جز تنما است اما...